بحران مالی ـ اقتصادی جهانی سرمایه داری مدتیست که نظام سرمایه داری را بشدت در خود فرو برده است.
اغتشاش و تلاطمی که از آمریکا شروع شد بتدریج توسعه یافت و رو به وخامت گذارد. تا جائیکه هم اکنون بحران اعتبار جهانی ( کریدت کرایسیس) کره خاکی را در بر گرفته. بانکها و موسسات مالی بخاطر ضررهائی که بواسطه به اصطلاح "وامهای غیر قابل بازده " و بد به آنها تحمیل گشته(!)، کمرشان زیربار قروض خم شده. دریچه ها و کانالهای وام دهنده مسدود شده و لقمه های چرب سود آور در گلویشان، باعث خفگی شان گشته است. موسسات وام دهنده از وحشت اینکه پول "خوب" ( سود آور) خود را به طرف پول بد شرکتهای سرمایه داری مقروضی میریزند که توان بازپرداخت قروضشان را ندارند، درخواست پرداخت قروضشان را برای تصفیه تتمه حسابها نمودند. اعتبار دهی بین رقیبان همکیش و "نجبای" سرمایه داری متوقف گشته و بدینترتیب یک خطر واقعی از هم گسستگی و ورشکستگی سیستم مالی سرمایه داری را تهدید میکند. تا آنجا که رئیس جدید "صندوق جهانی پول" در 12 آوریل 2008 در مصاحبه اش با نیویورک تایمز نتوانست وخامت اوضاع را پنهان نماید و با بصدا درآوردان زنگ خطر اعلام نمود که "از هم پاشیدگی و غوغای کنونی، بزرگترین تحدید بحران مالی از دهه 1930 تاکنون به حساب می آید."
این بحران بوجه آشکاری بیانگر بحران ساختاری سرمایه داری میباشد. زمین لرزه عظیمی که ساختار سرمایه داری را دستخوش امواج خود قرارداده است، مگا طوفانی با امواج مخربی را در روند انباشت سرمایه تولید کرده است. و مدتیست که پس لرزه های این طوفان مانیفاکتورها و کارخانجات تولیدی را یکی پس از دیگری در می نوردد. سرمایه داران برای کسب حداکثر سود، فشار این بحران را به طبقه کارگرمنتقل می نماید. انتقال فشار چنان بحرانی افزایش شدت استثمار طبقه کارگر و بیکار سازی های دسته جمعی را در بر دارد.
تورم افسارگسیخته، کسادي اقتصادي، بيکاري گسترده، سه مشخصه بحران اقتصادي کنوني در ایران اند که از اواسط سالهای 1380 اقتصاد نظام جمهوری اسلامی را در خود غوطه ور ساخته است. این چنین بحران ساختاری در جوار افزایش تحریمهای اقتصادی صنعت نفت، مبادلات تجاری، صادرات واردات، بانکها، موسسات و نهادهای مرتبط با پروژه اتمی رژیم جمهوری اسلامی از طرف دول امپریالیستی غرب و خاصه آمریکا، آنچنان انرژی و نیروی مخربی بوجود آورده است که نتایج انتقال فشار بار این بحران به طبقه کارگر ایران را در کنار روند خصوص سازی هر چه دهشتناکتر ساخته است.
در چنین اوضاعی، سرمایه داران در ایران، برای حفظ موقعیت سود آوریشان سالهاست که طبقه کارگر را تحت فشار و منگنه قرار داده اند. انتقال فشار بحران اقصادی بر گرده طبقه کارگر بصورت اخراجهای دسته جمعی، به تعویق انداختن پرداخت حقوق و دستمزد کارگران و تحمیل قراردادهای سفید امضاء و ... بوجه بارزی نمایان شده است. رشد مبارزات خودبخودی کارگران ایران و صف آرائیشان در تشکلات مستقل خویش بازتابی از پاسخ مبارزه جویانه طبقه کارگر ایران برای مقابله با سیر عمیقتر شدن این بحران اقتصادیست.
هم اکنون یکی از جدیدترین انتقال فشار چنان بحرانی در قلب شرکت خصوصی صبا( پیمانکار مسافر بری و خدماتی راه آهن تبریز- تهران- مشهد) جریان دارد. ظرف دو ماه گذشته جو پلیسی، جاسوسی و اختناق مستبدانه همچون مرغ شومی بدنه کارگری این شرکت را فرا گرفته است. چنین جوی، با تایید و برنامه قبلی سرمایه داران این شرکت بوسیله جوجه فوکلی بنام فرهاد شفقت، که آخرین تکنیکها و حربه های ضد کارگری تحدید و ایجاد رعب و وحشت را در رکاب نوکری سرمایه داری آمریکا و کانادا آموخته است، بوجود آمده است. سرمایه داران این شرکت با خیال خام خود می خواهند با برپا کردن چنان نمایشاتی و تبدیل محیط کارگری این شرکت به قبرستان خاموش بی سرو صدا، کارگران را به امضاء قرارادادهای ننگین برده داری نوین یک ماهه و سه ماهه وادار سازند!
فعالین کارگری داخل و خارج ایران اجازه نخواهند داد که یک چنین تهاجم افسارگسیختۀ ای به کارگران شرکت تامین ترابر سبز صبا با سکوت انجام شود. تمامی فعالین کارگری و نهادها و سندیکاهای کارگری ایران از هم طبقه های خویش در این شرکت حمایت خواهند نمود و تمامی تشبثات و ترفندهای سرکوب و ارعاب ضد کارگری سرمایه داران این شرکت را نتنها شدیدا محکوم میکنند، بلکه صدای حق طلبی آنان را بگوش تمامی کارگران ایران و جهان خواهند رسانده.
رفقا و دوستان!
باید یکی شویم و دفاع از منافع بحق کارگران شرکت تامین ترابر سبز صبا را همچون دفاع از دیگر کارگران ایران در دستور روز خویش قرار دهیم. در یک حرکت مشترک به کمپین حمایت از این کارگران بپیوندیم و ضمن حمایت های متنوع، با جمع آوری امضاء به کارگران این شرکت یاری رسانیم.
اینان هراسشان ز یگانگی ماست.به امید همصدائی.
چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است.
برهان عظیمی از فعالین کارگری سابق سندیکای پروژه ای آبادان
شنبه 24 اسفند ۱۳۸۷ برابر با 14 مارس ۲۰۰۹
* برای پیشبرد و ارسال حمایت به سایت این کمپین مراجعه کنید.
http://hemayatazkaregaranesaba.blogspot.com/2009/03/blog-post.html
اغتشاش و تلاطمی که از آمریکا شروع شد بتدریج توسعه یافت و رو به وخامت گذارد. تا جائیکه هم اکنون بحران اعتبار جهانی ( کریدت کرایسیس) کره خاکی را در بر گرفته. بانکها و موسسات مالی بخاطر ضررهائی که بواسطه به اصطلاح "وامهای غیر قابل بازده " و بد به آنها تحمیل گشته(!)، کمرشان زیربار قروض خم شده. دریچه ها و کانالهای وام دهنده مسدود شده و لقمه های چرب سود آور در گلویشان، باعث خفگی شان گشته است. موسسات وام دهنده از وحشت اینکه پول "خوب" ( سود آور) خود را به طرف پول بد شرکتهای سرمایه داری مقروضی میریزند که توان بازپرداخت قروضشان را ندارند، درخواست پرداخت قروضشان را برای تصفیه تتمه حسابها نمودند. اعتبار دهی بین رقیبان همکیش و "نجبای" سرمایه داری متوقف گشته و بدینترتیب یک خطر واقعی از هم گسستگی و ورشکستگی سیستم مالی سرمایه داری را تهدید میکند. تا آنجا که رئیس جدید "صندوق جهانی پول" در 12 آوریل 2008 در مصاحبه اش با نیویورک تایمز نتوانست وخامت اوضاع را پنهان نماید و با بصدا درآوردان زنگ خطر اعلام نمود که "از هم پاشیدگی و غوغای کنونی، بزرگترین تحدید بحران مالی از دهه 1930 تاکنون به حساب می آید."
این بحران بوجه آشکاری بیانگر بحران ساختاری سرمایه داری میباشد. زمین لرزه عظیمی که ساختار سرمایه داری را دستخوش امواج خود قرارداده است، مگا طوفانی با امواج مخربی را در روند انباشت سرمایه تولید کرده است. و مدتیست که پس لرزه های این طوفان مانیفاکتورها و کارخانجات تولیدی را یکی پس از دیگری در می نوردد. سرمایه داران برای کسب حداکثر سود، فشار این بحران را به طبقه کارگرمنتقل می نماید. انتقال فشار چنان بحرانی افزایش شدت استثمار طبقه کارگر و بیکار سازی های دسته جمعی را در بر دارد.
تورم افسارگسیخته، کسادي اقتصادي، بيکاري گسترده، سه مشخصه بحران اقتصادي کنوني در ایران اند که از اواسط سالهای 1380 اقتصاد نظام جمهوری اسلامی را در خود غوطه ور ساخته است. این چنین بحران ساختاری در جوار افزایش تحریمهای اقتصادی صنعت نفت، مبادلات تجاری، صادرات واردات، بانکها، موسسات و نهادهای مرتبط با پروژه اتمی رژیم جمهوری اسلامی از طرف دول امپریالیستی غرب و خاصه آمریکا، آنچنان انرژی و نیروی مخربی بوجود آورده است که نتایج انتقال فشار بار این بحران به طبقه کارگر ایران را در کنار روند خصوص سازی هر چه دهشتناکتر ساخته است.
در چنین اوضاعی، سرمایه داران در ایران، برای حفظ موقعیت سود آوریشان سالهاست که طبقه کارگر را تحت فشار و منگنه قرار داده اند. انتقال فشار بحران اقصادی بر گرده طبقه کارگر بصورت اخراجهای دسته جمعی، به تعویق انداختن پرداخت حقوق و دستمزد کارگران و تحمیل قراردادهای سفید امضاء و ... بوجه بارزی نمایان شده است. رشد مبارزات خودبخودی کارگران ایران و صف آرائیشان در تشکلات مستقل خویش بازتابی از پاسخ مبارزه جویانه طبقه کارگر ایران برای مقابله با سیر عمیقتر شدن این بحران اقتصادیست.
هم اکنون یکی از جدیدترین انتقال فشار چنان بحرانی در قلب شرکت خصوصی صبا( پیمانکار مسافر بری و خدماتی راه آهن تبریز- تهران- مشهد) جریان دارد. ظرف دو ماه گذشته جو پلیسی، جاسوسی و اختناق مستبدانه همچون مرغ شومی بدنه کارگری این شرکت را فرا گرفته است. چنین جوی، با تایید و برنامه قبلی سرمایه داران این شرکت بوسیله جوجه فوکلی بنام فرهاد شفقت، که آخرین تکنیکها و حربه های ضد کارگری تحدید و ایجاد رعب و وحشت را در رکاب نوکری سرمایه داری آمریکا و کانادا آموخته است، بوجود آمده است. سرمایه داران این شرکت با خیال خام خود می خواهند با برپا کردن چنان نمایشاتی و تبدیل محیط کارگری این شرکت به قبرستان خاموش بی سرو صدا، کارگران را به امضاء قرارادادهای ننگین برده داری نوین یک ماهه و سه ماهه وادار سازند!
فعالین کارگری داخل و خارج ایران اجازه نخواهند داد که یک چنین تهاجم افسارگسیختۀ ای به کارگران شرکت تامین ترابر سبز صبا با سکوت انجام شود. تمامی فعالین کارگری و نهادها و سندیکاهای کارگری ایران از هم طبقه های خویش در این شرکت حمایت خواهند نمود و تمامی تشبثات و ترفندهای سرکوب و ارعاب ضد کارگری سرمایه داران این شرکت را نتنها شدیدا محکوم میکنند، بلکه صدای حق طلبی آنان را بگوش تمامی کارگران ایران و جهان خواهند رسانده.
رفقا و دوستان!
باید یکی شویم و دفاع از منافع بحق کارگران شرکت تامین ترابر سبز صبا را همچون دفاع از دیگر کارگران ایران در دستور روز خویش قرار دهیم. در یک حرکت مشترک به کمپین حمایت از این کارگران بپیوندیم و ضمن حمایت های متنوع، با جمع آوری امضاء به کارگران این شرکت یاری رسانیم.
اینان هراسشان ز یگانگی ماست.به امید همصدائی.
چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است.
برهان عظیمی از فعالین کارگری سابق سندیکای پروژه ای آبادان
شنبه 24 اسفند ۱۳۸۷ برابر با 14 مارس ۲۰۰۹
* برای پیشبرد و ارسال حمایت به سایت این کمپین مراجعه کنید.
http://hemayatazkaregaranesaba.blogspot.com/2009/03/blog-post.html